- نویسنده : komijani wahid
- ۰۱ آبان ۱۴۰۱
- کد خبر 13679
- 1875 بازدید
- بدون نظر
- ایمیل
- پرینت
سایز متن /
اول. جنگ هیبریدی حاصل ترکیب و استفاده همزمان از ابزارهای متعارف و نامتعارف قدرت برای وارد کردن آسیب حداکثری به یک دولت با حداقل هزینه است. جنگ هیبریدی ترکیبی از جنگهای شناختی، رسانهای، سیاسی، دیپلماسی، اقتصادی، سایبری، اطلاعاتی، اجتماعی، عملیات ویژه، چریکی و نظامی محدود است. گستره بیرونی جنگ هیبریدی دربرگیرنده طیفی از رویدادهای میدانی از شورشهای خیابانی و انقلاب رنگی تا جنگهای نامتعارف است.
دوم. ابهام، از ویژگیهای اساسی جنگ هیبریدی است، منابع تهاجم در جنگ هیبریدی برخلاف جنگ نظامی در ابهام باقی میمانند، ابزارها و روشهای آنها نیز برای دولت و جامعه هدف مبهم خواهد بود. در سطحی دیگر، ابهامزایی با انتشار اطلاعات نادرست و اخبار جعلی و مختل کردن ادراک دولت و جامعه هدف از وضعیت و خواستههای خود و نیات دشمن از استراتژیهای اصلی در یک جنگ هیبریدی است.
سوم. جمهوری اسلامی ایران از روزهای پایانی شهریور ماه ۱۴۰۱ با یک جنگ هیبریدی تمامعیار مواجه شده است. در واقع رویدادهای مهر ماه ۱۴۰۱، نه فتنه بود و نه حتی آشوب، بلکه یک جنگ واقعی از نوع جنگهای هیبریدی بود. اصطلاح هیبریدی برگرفته از دوران امپراتوری روم است که از آن برای توصیف وضعیت کودکان متولد شده از والدینی با طبقات اجتماعی متفاوت استفاده میشود. در ایران نیز نیز جریانهای مختلف با هدایت محور غربی- عبری- عربی در تقاطع «مهسا» عملیات علیه انقلاب اسلامی و تمامیت ارضی ایران را در قالب فاز میدانی جنگ هیبریدی کلید میزنند. فازهای ابتدایی این جنگ را میتوان در جنگ رسانهای شدید علیه ارکان انقلاب اسلامی، فعالسازی گسلهای اجتماعی، مذهبی و قومیتی در ایران، اعتباربخشی به خط مشی مسلحانه و ترور با قهرمانسازی از تروریستهای آدمکشی مانند نوید افکاری، منفعلسازی نیروهای انتظامی و امنیتی همزمان با تقویت گروهکهای تجزیهطلب و تکفیری مشاهده کرد.
چهارم. ابعاد مختلف جنگ هیبریدی، همزمان و توأمان پیگیری و عملیاتی میشوند. این ابعاد همانند چرخدندههای یک ماشین جنگی هستند که فروپاشی هدف را دنبال کرده و دارای اثرات متقابل با یکدیگر هستند. برای مثال جنگ شناختی زمینه را برای آغاز جنگهای دیگر مانند جنگهای اجتماعی و سیاسی فراهم و جنگ سیاسی نیز زمینه را برای وقوع جنگهای چریکی مساعد میسازد، به همین دلیل بازیگران مختلف درگیر در جنگ مهر ماه ۱۴۰۱ نمیتوانند خود را از جنایتها و خیانتهایی که رخ داده است، مبرا سازند. برای مثال افرادی که در جنگ شناختی و رسانهای علیه نظام جمهوری اسلامی ایران در جنگ ۱۴۰۱ درگیر بوده و هستند نمیتوانند خود را جدا از تروریستهایی معرفی کنند که برای ایجاد جنگ چریکی و ارعابافکنی مأموریت داشته و درصدد اشغال شهرهای مرزی ایران بودند یا در شهرهایی مانند تهران، نیروهای حافظ امنیت را مثله کرده و به شهادت رساندهاند.
پنجم. با لطف الهی، نفس رهبر معظم انقلاب اسلامی، هوشیاری مردم و ایثار نیروهای امنیتی و انتظامی، کمر تحرکات دشمن در قالب فاز میدانی جنگ مهر ماه ۱۴۰۱ شکسته شده است، اما این امر به معنای مرگ این تحرکات نیست. برای مقابله با جنگ هیبریدی محور غربی- عبری- عربی که با معاونت و دخالت مستقیم شبکه ایرانی ناتو و دیگر بازیگران داخلی، عملیاتی شده است، نیاز به واکنشی از جنس هیبریدی در سطوح مختلف و با شدتهای متفاوت است. اگر ویژگی ذاتی جنگ هیبریدی، ابهام و ابهامزایی است، باید در مسیر ابهامزدایی و روشنگری گامهای روشنی برداشت. اگر برنامه دشمن و شبکه داخلی آن، تسخیر خیابانها و معابر اصلی از یکسو و از سوی دیگر اشغال شهرهای مرزی برای ایجاد سرپلهای ورود تروریستهای چندملیتی به خاک ایران بود، باید نابودی قطعی تروریستها و شبکه ایرانی ناتو در دستور کار باشد. اگر محفلی بیانیه میدهد که پلیس تفنگ را زمین بگذارد و از سوی دیگر برای ورود تروریستهای چندملیتی سازماندهیشده توسط ناتو به ایران و سوریهسازی این سرزمین نطق میکند، نباید بدون کیفر رها شود. اگر فعالسازی گسلها در دستور کار دشمن است باید با کانونها و افراد مشکوک در هر پوششی که این گسلها را تعمیق میبخشند، برخورد شود. اگر دشمن درصدد فروپاشی ایران است باید فروپاشی دشمن از درون به صورت جدی در دستور کار قرار گیرد و رویکرد تهاجمی در جنگهای اطلاعاتی بیش از پیش پیگیری شود.
ششم. ایران قوی، پایانی بر حیات سیاسی و اقتصادی برخی جریانهای داخلی و نقطه عطفی در افول هژمونی دشمن است. برای مقابله با جنگ هیبریدی دشمن، هیچ اقدامی مؤثرتر از پیگیری قدرتمندسازی ایران در ابعاد و زمینههای مختلف نبوده و نخواهد بود.